هر سال که به روز جهانی آزادی مطبوعات میرسیم، غصه میخوریم که چرا باید وضع رسانهای جامعه ما چنین باشد. به قول آقای دکتر نمکدوست - روزنامه نگار و استاد ارتباطات -، اگر میخواهید به اوضاع واقعی یک جامعه پی ببرید، به احوال رسانهای آن دقت کنید. رتبه ایران از این نظر نامطلوب بود. در سالهای اخیر نیز نامطلوبتر شده است. نمیخواهم بگویم که همه مشکلات کشور را آزادی رسانه حل میکند. بی شک چنین نیست، ولی بدون این ویژگی نیز ره به جایی نمیبریم. شاید برخی بگویند که در ایران، آزادی رسانه در حد وفور هست و شاهد آن را هم شبکههای مجازی ذکر میکنند، ولی به نظر بنده، فضای مجازی، معیار مناسبی برای سنجش آزادی بیان و رسانه نیست، زیرا این فضا به همان اندازه که میتواند آزاد باشد، میتواند غیرمسئول و تخریبگر نیز باشد. معیار آزادی رسانه در هر کشور، کیفیت وجود آن در رسانههای رسمی است؛ رسانههایی که باید در برابر قانون و مردم پاسخگو باشند.
برای حل مسئله باید نگاه خود را به مقوله آزادی رسانه تغییر دهیم. ما اگر فلان لباس مارک دار را نپوشیم یا در فلان رستوران مشهور غذا نخوریم، هیچ اتفاقی برایمان رخ نمیدهد. میتوانیم لباس دیگری بپوشیم و غذای عادی خانه را بخوریم. ولی دسترسی داشتن به آب و هوا یک ضرورت است و ادامه حیات بدون آنها ممکن نیست. پوشیدن فلان لباس، یک انتخاب و چه بسا غیرضروری است، ولی دسترسی به آب سالم، یک ضرورت است.
وجود حدی از آزادی در جامعه مدرن، برای بقای آن ضروری است و نه یک انتخاب. اگر این طور نگاه کنیم، هزینههای حفظ آزادی را به راحتی میتوانیم تحمل کنیم. دادن آزادی، لطفی نیست که حکومتها به مردم خود میکنند، بلکه نیازی است که باید برآورده شود، حتی برای بقای خود حکومت ها.
چرا نیاز است؟ به طور مختصر برخی کارکردهای آن را بیان میکنم. جامعه جدید جامعهای بزرگ و متکثر و با منافع گوناگون است. تنها راه رسیدن به تفاهم جمعی که پایدار هم باشد، امکان گفتگو درباره سیاست عمومی و خیر جمعی است تا بلکه مردم از این طریق، تبدیل به یک ملت شوند و بر حداقلی از مشترکات تفاهم کنند، در غیر این صورت چنددستگی و ستیز در میان مردم غالب میشود.
جامعه جدید با مسائل و راه حلهای پیچیده روبه رو است که حل آنها از عهده یک فرد برنمی آید و نیازمند حضور و مشارکت عمومی است. برای این کار، چارهای نیست جز اینکه مردم آزاد باشند تا درباره مسائل و راه حلها اظهارنظر و مشارکت کنند تا درنهایت به نتیجه -به صورت نسبی - مشترکی برسند و همگان به انجام آن متعهد شوند. در غیر این صورت، جامعهای متشتت و پراکنده به لحاظ تصورمان از مسائل و راه حلها خواهیم داشت.
جامعه مدرن بسیار بزرگ است. شیوهها و امکانات فساد فراوان است. تنها راه حل برای پاسخگو کردن مسئولان، وجود نظارتی اجتماعی از طریق مردم است. مردم برای این نظارت، نیازمند ابزار مناسب هستند که بدون داشتن رسانه جمعی و آزاد، ممکن نیست. این نظارت باید حرفهای و دقیق باشد، پس نیازمند کارکنان رسانهای صاحب صلاحیت و حرفهای است. این وضعیت فقط در نظام رسانهای کارآمد و آزاد رخ نشان میدهد.
اکنون به جامعه خود نگاه کنیم. نبود تفاهم عمومی با یکدیگر، نداشتن توافق بر سر مسئله یا مسائل اصلی کشور و راه حلهای آنها و نیز فقدان نظارت موثر و پاسخگویی و درنتیجه رشد فساد، سه ویژگی زیان بار جامعه ایران است که بیش از هر عاملی، متأثر از وضعیت ضعیف نظام رسانهای ماست. بدون اقدام عملی برای بهبود جایگاه رسانهای کشور، هیچ اصلاح دیگری پایدار و ماندگار نخواهد بود.